دخترک گل فروش شیشه تمام ماشینا رو زده بود
هیچی گیرش نیومده بود ، الا نگاه های تحقیر آمیز
نگاش به اونور خیابون افتاد
خانمی که اونور خیابون ایستاده بود رو دید
راننده ها هی میگفتن : خانم چند ؟
دخترک تو دلش گفت : آخه اون خانم گل هم نمیفروشه !!
از اون روز همش منتظر اینه که بزرگ بشه !!
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1